سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نماز
این وبلاگ می کوشه تا اطلاعاتی نسبت به دانستنی­ها و نکات نماز به شما ارائه بده؛ هرچند آشنا به خیلی از آن هستید ولی من باب یادآوری و کسب هرچه بیشتر معرفت از اقیانوس بیکران نماز، خواندن این جزییات خالی از لطف نمی تونه باشه و اینکه بتونیم یک ارتباط ملکوتی با خدامون داشته باشیم قراره این وبلاگ یک کانال ارتباطی بین نویسنده و دوستارانش باشه، کانالی که ایده­ها، مشکلات و جزییات نماز را با شما درمیان بزاره و از مشارکتتون واز نظرات ارزشمندتان استفاده کنه. امیدوارم در این راه؛ شما هم همراه ما باشید...

 

سلامی دوباره....

بازم اومدم، اینبار راجع به یه مقوله ای که خودمم گاه گاه انجامش میدم بحرفم و البته الان یه خرده بهتر شدم!!:دی

خب مطلب امشب که می خوام راجبش بدونم سریع خواندن نمازه.

طبق جستجوهایی که انجام دادم سریع خواندن نماز از بدترین کارهاییست که یه مومن میتونه انجام بده بطوری که امام صادق(ع) میفرمایند که امام علی(ع)  به مردی که نمازش را به سرعت می خواند نگاه کرد. امام(ع)  پرسید از چه وقتی این طور نماز می خوانی ؟                     

مرد پاسخ داد از فلان وقت تا به حال .

امام(ع)  فرمود .. نماز خواندن تو در پیش خداوند  مثل کلاغی است که به سرعت از زمین دانه می چیند . اگر تو به این حالت بمیری به غیر دین پیامبر اسلام مرده ای .

امام فرمود ..همانا دزد ترین مردم کسی است که از نمازش بدزد(کم کند)....

وای به حال من...!!!

ولی یه حکایت دیگس که یه جورایی دلیل میشه واسه سریع خواندن نماز در شرایط خاص!!!

 

""عصر پیامبر (ص) بود. ظهر فرا رسید، مؤذن در مسجد النبی مدینه اذان ظهر را گفت و مردم را به شرکت در نماز جماعت، باپیامبر (ص) دعوت نمود  .
پیامبر (ص) به مسجد آمد، مسلمین ازدحام کردند و صفوف نماز تشکیل شد، و نماز جماعت شروع گردید، در وسطهای نماز ناگاه دیدند رسول خدا (ص) می‌خواهد با شتاب و عجله نماز را تمام کند.
خدایا چه شده است؟! مگر بیماری شدیدی بر پیامبر (ص) عارض گردیده؟! 
او همواره به وقار و آرامش در نماز سفارش می‌کرد، اکنون چرا مستحبات نماز را رعایت نمی‌کند؛ آن همه عجله برای چه؟ چرا؟ یعنی چه؟! 
چند لحظه نگذشت که نماز به پایان رسید، مردم به نزد آن حضرت شتافتند؛ احوال پرسیدند، می‌گفتند:
« ای رسول خدا!‌آیا پیشامدی شده؟ حادثة بدی رخ داده؟ چرا نماز را اینگونه با شتاب و عجله به پایان رساندی؟!»
پاسخ همة این چراها، فقط این جمله بود، که پیامبر(ص) به آنها فرمود:
« اَما سُمِعًتُمً صُراخَ الصّبِیّ » : آیا شما صدای گریه و جیغ کودک شیرخوار را نشنیدید؟
معلوم شد کودک شیرخواری در نزدیکی آنجا گریه می‌کند و کسی نبود که او را آرام نماید، پیامبر (ص) نماز را با شتاب تمام کرد، تاکودک را آرامش و نوازش دهد.

""

حالا خاص بودنش تا چه حدی می تونه باشه دیگه اله علم!!

به هرحال امیدوارم من و کسایی مثه من که نمازشونو یه خرده سریع میخوونیم جزو اون دزدا نباشیم!!!! البته سعی می کنم لااقل آروم آرومم که شده این سریع خواندن رو ترک کنم!!!

بگذریم...

و اما از هرچه بگذریم سخن دوست خوش تر است.

توو ادامه مطلب جزیات مطالب بالارو می تونین بخونین و اگه هم نظری دادین من باب راهنمایی و درست کردن مطالبی که عنوان کردم که دستتون هم درد نکنه اگرم که نه بازم هم همون... 

 

 

در تعالیم و دستورات دین اسلام اگر خواسته باشیم احکام و تعالیم فردی را طبقه بندی کنیم نماز در بالاترین مرتبه طولی نسبت به سایر احکام قرار دارد . مسلم است که در مقام انجام عمل به هر یک از دستورات الهی باید به جایگاه آن توجه کامل به عمل آید چون که آثار و برکات وجودی هر یک از آنها بنا بر اهمیتی است که شارع در نظر داشته است سبک شمردن حکمی از احکام دینی به این معناست که آن اهمیت الهی را بکاهیم.

حال این کاستن می تواند شامل محافظت نکردن و مراقبت نداشتن آن به وقت خاص خودش یا ترجیح امور غیرضروری بر آن یا درست ادا نکردن برخی از اجزا و ارکان آن و مواردی دیگر بشود. همه این امور می تواند در حقیقت نوعی تضییع یا تضعیف در حکم الهی به شمار آید و هر گونه تضعیفی مانع از ظهور برکات و بروز آثار آن حکم خواهد بود.

در باب نماز که یکی از احکام الهی است تاکید و توصیه زیادی شده است و این حکم از سایر احکام الهی مستثنی نیست. از رسول گرامی اسلام روایت است که: «هر کس به نماز اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد سزاوار عذاب آخرت است.»

و نیز خاتم رسالت (صلی الله علیه و اله وسلم) در حدیثی دیگر فرموده اند: «کسی که نماز را سبک شمارد خداوند برکت و خیر را از عمر و مال او برمی دارد و نتیجه کارهایش را از بین می برد و با گرسنگی و تشنگی و ذلت جان او را می گیرد».

و در حدیثی دیگر آمده است که: «نماز، چون در وقت آن گزارده شود سپید و درخشان نزد صاحب خود باز می گردد و می گوید: «همان طور که مرا رعایت کردی خداوند تو را مورد رعایت و حفظ خویش قرار دهد. لیکن اگر نماز، در غیر وقت آن گزارده شود و رعایت حدود آن نشود سیاه و ظلمانی نزد صاحب خود می آید و می گوید: همان گونه که مرا ضایع ساختی خدایت تو را ضایع  و تباه سازد .»

و این روایت از امام صادق(علیه السلا م) معروف است که در آخرین لحظات عمر شریفش دستور داد که همه اهل بیتش اطراف او جمع شوند وقتی همه آمدند به عنوان آخرین وصیت فرمودند: «اگر کسی از شما نمازش را سبک شمارد ، هرگز به شفاعت ما معصومین نمی رسد.»

 

مصادیقی از سبک شمردن نماز

شکی نیست که بی اعتنایی به نماز گناهی است بزرگ. بنابراین شناسایی مصادیق این تحقیر ناپسند، مقدمه‌ پرهیز از این عصیان نابخشودنی است. در این مقاله برآنیم که مصادیقی از سبک شمردن این فریضه ی الهی و عواقب چنین کاری بیان نماییم .

 

تأخیر نماز

امام صادق ـ علیه السلام ـ در تفسیر آیه‌ی شریفه‌ی قرآن، که در ارتباط با مذمت بی اعتنایی به نماز نازل گردیده است1می‏فرماید: تاخیر الصّلاه عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ ؛ مراد از بی اعتنایی به نماز، «تأخیر آن از اول وقت بدون عذر است.»2

البته روشن است که مراد از عذر، ضرورتی است که بصورت اورژانسی پیش آید و قابل تأخیر نباشد .

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی چنین می‏فرماید: «آن کس که در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی کرده است»

عدم رعایت آداب آن در خلوت

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی چنین می‏فرماید: «من احسن صَلَوتَهُ حین یَراهُ النّاسُ و أَساءَها حینَ یَخلُوا فتلک استهانهٌ ؛ آن کس که در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی کرده است.»3

 

عدم یادگیری معانی

آیا ندانستن معانی الفاظی که روزانه ده بار در نماز تکرار می‏شود به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! آیا اگر ما برای طرف گفتگوی خویش در نماز اهمیتی قائل باشیم در فکر این نخواهیم بود که محتوا و مضمون مذاکره و نجوای خود را بفهمیم و با ادراک صحیح به سخن در برابر او بایستیم؟!

چگونه ممکن است با اقامت کوتاه در یک کشور، تا حدودی به زبان مردم آنجا آشنا می‏شویم و با یکی دو بار عبور از مسیری، نام و نشان آن را فرا گیریم و در برخورد با هر بنایی از اسم و بانی و مشخصات آن جویا شویم اما هیچکدام از این توجهات و حساسیت‏ها در مورد نماز اعمال نشود؟! آیا اینها به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! چگونه می‏توانیم پاسخگوی این عباداتی باشیم که محتوای آن جز تحقیر خداوند رب العالمین نیست؟! اینجاست که امام حسین ـ علیه السلام ـ به خداوند تبارک و تعالی عرض می‏کند: «الهی مَن کانَت‎‎‎‎‎ محاسِنُه مَساوِی فکیف لایکونُ مَساوِیه مَساوِی؛ خدایا آن کس که اعمال به ظاهر نیک او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!» 4

فرق نمازگزارانی که در نماز هیچ دردی را احساس نمی‏کنند5 جز درد فراق دوست، از هیچ حادثه‏ای مطلع نمی‏شوند،6 هیچ صدایی را نمی‏شنوند و غرق در لذت با معشوقند، نماز گزارانی که زیر شلاق و علیرغم هر گونه تهدید و شکنجه و محدودیتی نماز را بپا می‏دارند7 با کسانی که نماز را بار و رنجی می‏دانند که در برداشتن و عبور از آن باید شتاب کرد و در هنگام اقامه‌ی آن با دست و محاسن بازی می‏کنند و خمیازه می‏کشند، فقط در اهتمام و استخفاف به نماز است.

 

عجله و شتاب در نماز

سریع خواندن نماز و تبدیل این عبادت به عادتی که همچون عمل ماشین نویسی بدون توجه به معانی و بدون رعایت خشوع و طمأنینه انجام گیرد، از نشانه‏های دیگر بی توجهی به نماز است. استاد شهید آیت اللّه مطهری ـ رحمة الله علیه ـ در این باره می‏فرماید: «علمای روان‏شناسی می‏گویند: «یک کار همین قدر که برای انسان عادت شد، دو خاصیّت متضاد در آن به وجود می‏آید. هر چه که بر عادت بودنش افزوده شود و تمرین انسان زیادتر گردد، کار، سهلتر و ساده‏تر انجام می‏شود.»

امام حسین ـ علیه السلام ـ به خداوند تبارک و تعالی عرض می‏کند: «الهی مَن کانَت‎‎‎‎‎ محاسِنُه مَساوِی فکیف لایکونُ مَساوِیه مَساوِی؛ خدایا آن کس که اعمال به ظاهر نیک او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!»

یک ماشین نویس که به ماشین نویسی عادت می‏کند، هر چه بیشتر عادت می‏کند، از توجهش کاسته می‏شود. یعنی از اینکه این عمل او یک عمل ارادی و از روی توجّه باشد کاسته می‏شود و به یک عمل غیر ارادی نزدیکتر می‏گردد. خاصیّت عادت این است. اینکه در اسلام به مسأله‌ی نیّت تا این اندازه توجّه شده، برای جلوگیری از این است که عبادت‏ها آنچنان عادت نشود که به واسطه‌ی عادت، به یک کار طبیعی و غیر ارادی و غیر فکری و غیر هدفی و کار بدون توّجه که هدف درک نشود و فقط به پیکر عمل توجه گردد تبدیل شود. 8

مردی در حضور امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ نماز خود را با شتاب به جا می‏آورد. حضرت نگاهی به او کرده و فرمود: چند وقت است اینگونه نماز می‏خوانی؟ او گفت: مدت هاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مثل کلاغی است (که منقار بر زمین می‏کوبد. سجده تو خضوع در برابر خدا نیست. منقار به زمین کوبیدن است) اگر اینگونه بمیری بر غیر ملت و دین پیامبر اکرم، مرده‏ای. سپس حضرت در مورد کم گذاشتن در نماز فرمود: به درستی که دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد. 9


[1] . ماعون ، 5ـ4.

[2] . بحار الأنوار،ج 83 ، ص6.

[3] . مستدرک الوسائل ، ج 3 ، ص26.

[4] . بحار الانوار ج95 ،ص225

[5] . اشاره به جریان کشیدن تیر از پای مبارک امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ در حال نماز.

[6] . بحارالأنوار ، ج81 ، ص245 .

[7] . کتاب خاطرات آزادگان ایرانی با عنوان «نماز در اسارت» چاپ سازمان تبلیغات اسلامی .

[8] . تعلیم و تربیت در اسلام، ص197.

[9] . بحارالأنوار، 84/242.

[10] . گروه دین تبیان.

 

 

 


[ سه شنبه 91/9/14 ] [ 8:57 عصر ] [ prayer ] [ نظر ]
.: Weblog Themes Manipulation By بهمنآذرنیوشان :.
درباره وبلاگ

من نه عارفم، نه ملا، نه طلبه­ام و نه.... منم مثه خیلیای شما یه آدم عادی­ام و نسبت به خیلی چیزای نماز شناخت ندارم ولی وقتی خواستم یه تحقیقی راجع به نماز و سوالاتم در این باب انجام بدم، به این فکر کردم که این سوالات ممکنه سوال شما هم باشه. برا همین در اینجا مطالبمو میزارم تا ان­شاء­ا... واسه دیگران مفید واقع بشه...
موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 57885